راز

ساخت وبلاگ

 او شاید نداند. ممکن است فکر کند اینها همه بازی‌ست و دارم خودم را ازش دریغ می کنم. اما چیزی که واقعن ناراحتم می کند این است که من آن شورِ کودکانه را که برایش داشتم دیگر ندارم. مردها با گذر زمان پیر می‌شوند اما دل‌شان همچنان جوان می‌ماند. از این رو یک روز به خودشان می‌آیند و می بینند زنی که به او دل بسته اند می‌تواند جای دخترشان باشد. می‌شنوند " می توانی پدر باشی"؛ و اینجاست که دلِ یک مرد در لحظه پیر می شود؛ نه در طول سالها.

+ نوشته شده در  یکشنبه هفتم خرداد ۱۳۹۶ساعت 12:42  توسط متمایل به هیچ  | 
من فکر می‌کنم پس تو هستی...
ما را در سایت من فکر می‌کنم پس تو هستی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : emotemayel5 بازدید : 137 تاريخ : يکشنبه 7 خرداد 1396 ساعت: 18:27